عنوان وبلاگ



از پرفسور سمیعی پرسیدند: 
تو چرا به خدا اعتقاد داری؟
گفت کنار دریا ،مرغابی را دیدم که ،پایش شکسته  ،
پایش را ،داخل گلهای رس مالید،
بعد به پشت خوابید،و پایش را به ،سمت نور خورشید گرفت تا گل خشک شود. 
اینطوری پای خودش را گچ گرفت ،
فهمیدم که نیرویی مافوق طبیعی وجود دارد ،که به او این آموزش را داده 
حالا اسم این نیرو را می توانید خدا یا هر چیز دیگر بگذارید 
مغرور نشوید وقتی ،پرنده ای زنده است مورچه را میخورد 
وقتی می میرد ،مورچه او را می خورد
 شرایط با زمان تغییر می کند 
هیچ وقت کسی را تحقیر نکنید
 شاید امروز قدرتمند باشید 
اما  زمان از شما قدرتمندتر است
 پس ،مهربان باشید
 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید بانک های ایرانی behine hamkarifile دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم کویر پلاس دکتر علیرضا حاتمی زاده فوتبال دهستان کمبل سلیمان